دلم می خواست چشمام رو می بستم و وقتی باز می کردم توی آمریکا بودم توی خونه ی خودم با مادر م و شوهرم . و سگهای خوشگلم .. دوست داشتم انتظار بچه ی اولم رو می کشیدم در آرامش در یک دنیا متمدن ... دوست داشتم هم جسمی و هم ذهنی سالها از این مملکت حیوون ستیز و زن ستیز دور بودم ...
No comments:
Post a Comment