Wednesday, December 30, 2009

اگه به بابای بچه ها باشه من از خونه نباید پامو بیرون بزارم .. بهش حق می دم نگرانم باشه با این اوضاعه قشنگه مملکت ولی چاره چیه ... چقدر تهران آلوده است یعنی دلم می خواد فرار کنم از این شهر کثافت ... فرار

Saturday, December 19, 2009

خب اول از همه بگم فایل نامبر ما هنوز نیومده
پنج شنبه مهمونی بودم خیلی رقصیدم تو باز هم با من نبودی ساعتهای یازده رسیده بودی خونه و من ساعت یک از مهمونی برگشتم .. می تونم حدس بزنم که خیلی دلت قیلی ویلی رفت وقتی دیدی من با اون قیافه تا یک شب بیرون بودم . یک کمی هم حسودیت شد از بهانه گیری های فرداش فهمیدم .. بهم گفتی از مهمونی که می خوای برگردی آرایشت رو پاک کن ... خواست از دهنم بپره که اگه خیلی نگرانی باهام می یومدی که حرفم رو خوردم.. حالا راستش رو بگو واقعععععععععععا نمی تونستی بیای؟؟؟ ولی خب منم تیکه ای شده بودم ها ماتیک قرمز با موهای مشکی همونجوری که تو دوست داری ... امیدوارم زودتر بریم از این مملکتی که تو اگه روزی 18 ساعت کار نکنی ما باید کاسه ی گدایی بگیریم دستمون...

Tuesday, December 8, 2009

یعنی من عاشقه این صدا و سیما هستم فاطمه معتمد آریا و بهاره رهنما ممنوع الچهره شدن جفتشون هم سریالاشون داره پخش می شه

آقا خدا خیرتون بده این فرهنگ حیوان دوستی رو گسترش بدین این آدرس رو بزارین توی سایتهاتون www.cal.ir اولین پناهگاه برای حیوانات بی سرپناه هست می تونین ماهی پونزده هزار تومن بدین هزینه ی نگهداری یه سگ در ماه رو قبول کنین. کمک غیر نقدی هم می پذیرن ... مررررررررسی

Monday, December 7, 2009

من از 7 سالگی انگلیسی می خوندم . البته روش آموزش به کودک متفاوته با روش آموزش به بزرگسال . برای همین تا سالهای آخر دبیرستان چندان نیازی به دیکشنری پیدا نمی کردم .. چون اصلا روش آمورزش جوری بود که گرامر هم تا نزدیک آخرهای انگلیسی خوندنم به عنوان یه درس مجزا خونده نمی شد .... حالا که باید فرانسه بخونم سیستم خوندنم کاملا به روش بزرگسالان هست یعنی قشنگ گرامر می خونم تمرین حل می کنم . و کلا سیستم آموزش سیستم زبان دوم هست بر عکس انگلیسی که مثل زبان مادری بهم آموزش داده می شد .. نکته جالب اینه که چقدر زبان خوندن از اون موقع ها راحت تر شده دیکشنری روی لپ تاپ دارم و در کمتر از چند ثانیه معنی لغت رو در می یارم .ولی قبلاً باید چندین دقیقه می گشتم تا از تو دیکشنری لغت در بیارم .
اگر معنی کلمه توی متن رو هم بخوام که خدا پدر
google translater
رو بیامرزه که کارو انقدر راحت کرده....
خداوندگارا فایل نامبر مرا برسان
خداوندا یه روحیه ای به من بده بتونم برم دندانپزشکی
آمممممممممممممممممییییییییییییییییییییییییییییین
بابا این اینا عجب تیز هستن !!!!!!!!!! آنتی فیلترو فیلتر می کنن !!!!!!!!!!
اخیراً یک کاری می کنم که البته بعد از چندین بار تکرارش خودم متوجه شدم هر وبلاگ جدیدی رو که پیدا می کنم بعد از خوندنه چند تا پستش می رم توی آرشیوش و پستهای اواخر خرداد 88 و اوایل تیر 88 رو می خونم ... این یه روشه خیلی خوبیه که بفهمم طرف چی کارست !

Thursday, December 3, 2009

وقتی برای بابای بچه ها غذا درست می کنم خیلی خوب از آب در می یاد ولی همون غذا رو وقتی فقط برای خودم درست می کنم چنگی به دل نمی زنه ... امروز برای خودم پاستا فونگی درست کردم که دستور پختش خیلی آسونه ولی اصلا خوب نشد ... به دونفره بودن خیلی عادت کردم ... بعد از یه مدتی که از زندگی زناشویی می گذره هویت تو و شوهرت ترکیب می شه ... مثلا اگه توی یه جمع زنونه که البته همه مجرد باشن باشیم و صحبت از یه میوه بشه و هر کسی نظرش رو راجع به اون میوه بگه من می گم بابای بچه های نظرش راجع به این میوه اینه.. یه مدت انقدر اسمش رو می اوردم که دوستام می شمردن و می گفتن می دونی از یک ساعت پیش 20 بار اسمش رو اوردی .. خلاصه من کمی تمرین کردم که این کار رو نکنم .. ولی یه روز خانومه یکی از دوستای شوهرم بهم گفت که شوهرت هر وقت می یاد اینجا دایم از تو حرف می زنه ... نتیجه گرفتم این یه حالت دوطرفه است

Wednesday, December 2, 2009

امیدوارم ماه دیگه نیام اینجا و خبره حاملگیم رو بنویسم...
خدایا جونه من این فایل نامبر منو بفرست خواهش می شه

Tuesday, December 1, 2009

خب امروز فیلم درباره ی الی رو دیدم ... آخرش رو دوست نداشتم .. یه چیزی کم بود .. ولی داستان فوق العاده جذاب بود بازی ها خوب بود...


عشقم امروز روزمو ساختی ... ممنونم از وجودت ... ممنونم از بودنت ...

دکتر فرهنگ هولاکویی بسیار با شعوره ... خیلی دوستش دارم